۱۳۹۱ شهریور ۹, پنجشنبه

اعتراض 12 زندانی اوین به "بزک کردن تهران" پاکسازی ریاکارانه‌ی پایتخت سودی ندارد



همزمان با آغاز به کار اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در تهران، ۱۲ زندانی بند ۳۵۰ زندان اوین در نامه ای “پاکسازی آمیخته با نیرنگ و ریا در خیابان های تهران” را بی ثمر دانسته و نوشته اند: “بدترین و وهن آورترین اقدام و تصمیم سیاسی دولت در مقابل مصائبی که باید پاسخگوی آن باشد، پاکسازی خیابان ها به هنگام حضور روسا و نمایندگان در اجلاس غیر متعهد هاست. دولت تصمیم گرفته است کودکان خیابانی، زنان تن فروش، متکدیان و معتادان قابل تشخیص و خلاصه خیابان نشین ها را جمع آوری کند”.
به باور نویسندگان این نامه “دولت هایی که منابع مالی کافی، نیروی نظامی و انتظامی بسیار قوی دارند و ادعای ثبات و قدرت می کنند در سایه نظارت و تسلط آن ها بخش کوچکی از جامعه شامل قدرت مداران اقتصادی و وابستگان حکومت، به ثروت های باد آورده دست یافته اند و مدام ثروت های مردمی و ملی را تصاحب و به خارج روانه می کنند، به هیچ عنوان نمی توانند در مقابل فقر و فساد و له شدگی انسان های محروم دست خود را بشویند. آن ها نه تنها مسئول بلکه عامل پیدایی بدبختی ها و حرمان های اجتماعی اند. ابتدایی ترین حق، و حتی تکلیف مردم، اعتراض نسبت به این نابسامانی ها و سیاست های پدید آورنده آن است”.
عبدالفتاح سلطانی، فریبرز ریس دانا، سیامک قادری، محمد داوری، محمد سیف زاده، رضا شهابی، رضا انصاری راد، فریدون صیدی راد، سعید متین پور، مصطفی نیلی، مهدی خدایی و سعید جلالی فر این نامه را امضا کرده واعلام کرده اند: “ما این آخرین اقدام دولت برای خیابان آرایی ظاهر سازانه را زشت و خشن و ریاکارانه تشخیص می دهیم. این بزک کردن خیابان، آن هم به قیمت فشار بیشتر بر قربانیان فقر و جهل و خودکامگی و نامعلوم بودن سرنوشت بعدی آنان پس از پایان اجلاس و میهمانی ، دل همه ما را به درد آورده است”.
به گزارش کلمه، در این نامه آمده است:
محرومیت ها، مسائل و آسیب های اجتماعی، گرچه در همه جوامع امروز بشری وجود دارد و از مرزهای رنج و حقارت و خشونت فراتر هم رفته است و گرچه این بیماری های اجتماعی علیه حیثیت بشری روز به روز افزایش می یابند اما گستردگی و عمق فاجعه آفرینی آن در جوامع مختلف متفاوت است.
هرچه لجام گسیختگی قدرت اقتصادی به زیان بهزیستی همگانی، بیشتر و همراه با آن هر چه فقر و عقب ماندگی احتماعی فزونتر می شود، در پی آن ها آلام اجتماعی هم زیادتر می شوند. به هر حال تجربه سالیان دراز بشری و آزمون اجتماعی ما در کشورمان، ایران، به ما آموخته است که حاصل جمع کارکرد و ساختار دولت ها و نظام اجتماعی- اقتصادی می توانند مصیبت آسیب های اجتماعی را به آن سوی آستانه ای که حیات و امنیت اجتماعی را به طور جدی تهدید می کنند برسانند. دولت های عصر ما بی تردید باید در برابر مردم و نیازهای بشری ایشان پاسخگو باشد. ممکن است میزان عملی پاسخگویی بستگی به توان واقعی مالی و فرهنگی و مدیریتی جامعه داشته باشد و توقع از دولت ها را محدود کند، اما هرگز این خواست انسانی را که دولت ها باید پاسخگو باشند را نقض نمی کند.
ضرورت پاسخگویی دولت ها به نیازهای ایمنی و رفاه و سلامت اجتماعی آنگاه بسیار جدی تر می شود که دریابیم سیاست ها و سمت گیری های دولت، خودشان پدید آورنده مسائل، محرومیت ها و آسیب های اجتماعی بوده اند. دولت هایی که منابع مالی کافی، نیروی نظامی و انتظامی بسیار قوی دارند و ادعای ثبات و قدرت می کنند در سایه نظارت و تسلط آن ها بخش کوچکی از جامعه شامل قدرت مداران اقتصادی و وابستگان حکومت، به ثروت های باد آورده دست یافته اند و مدام ثروت های مردمی و ملی را تصاحب و به خارج روانه می کنند، به هیچ عنوان نمی توانند در مقابل فقر و فساد و له شدگی انسان های محروم دست خود را بشویند. آن ها نه تنها مسئول بلکه عامل پیدایی بدبختی ها و حرمان های اجتماعی اند. ابتدایی ترین حق، و حتی تکلیف مردم، اعتراض نسبت به این نابسامانی ها و سیاست های پدید آورنده آن است.
تکدی گری، کودکان خیابانی و زنان تن فروش، که معمولا آمیزه های دهشتناک از بزهکاری و اعتیاد به مواد مخدر را نیز در خود جمع می آورند، از اصلی ترین عارضه های بیماری اجتماعی اند. در میهن ما، شوربختانه، این عارضه های شایع و خطر آفرین به تهدید جدی سلامت و ایمنی فردی و اجتماعی تبدیل شده اند. این ها به اضافه مصرف و تجارت مواد مخدر میلیون ها نفر را به کام مرگ و فرومایگی کشانده اند.
این ها جنبه هایی از آسیب اجتماعی ملی ما هستند که خود چیزی نیستند جز تبلور ساختار اجتماعی و اقتصادی ناعادلانه، سوء سیاست های دولتی، هدر رفتن تاسف بار منابع و بی اعتنایی به جان و حیثت و سلامت انسان ها. ما از نکبت و فقر و محرومیت سخن می گوییم، اما برای آن که واقعیت نادیده گرفته شدن حیات انسان را دریابیم فقط کافی است توجه کنیم که وقوع زلزله بر بنیاد فقر و ناامنی خانه های مردم در آذربایجان جان صدها و سلامت هزاران و خانه و کاشانه ده ها هزاری را گرفت. در تعطیلات سه روزه اخیر، بنا به آمارهای رسمی، فقط ۱۳۰ نفر در جاده ها جان باخته اند و این به جز زخمی و معلول شدگان چندهزار نفری و خسارت های مالی و فشار بر بنیه ی خانوارهای با توان است.
ما از نکبت و فقر و محرومیت می گوییم پس بگذارید یاد آورر شویم که برآوردها در مورد شمار معتادان کشور از ۲ میلیون تا ۵ میلیون نفر حکایت دارند.این ها جوان ها و امیدهای آینده ما هستند که خاکستر می شوند و برباد می روند.
نتایج بررسی های کارشناسان و پژوهشگران می گوید بین ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار کودک کار و خیابان در ایران با مشقت و ناکامی و فقر زندگی می کنند. این گل های معصوم در سرزمینی که سالانه تا ۱۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشته است و در همانجا که فرزندان اقلیتی محدود و مرفه در ناز و نعمت به سر می برند و از گل نازک تر به پایشان نمی رود ، پای برهنه در داغی تابستان و یخبندان زمستان و با انواع وسائل عادی و یا غیر عادی و گاه بی شرمانه، برای امرار معاش در خیابان ها ویلانند.
بررسی ها از حضور ده ها هزاری و حتی چند صد هزاری از زنان خیابانی و زنانی تلفنی و ساکن در خانه های خاص حکاست دارد که عمدتا از شدت فقر و محرومیت حاد به این حرفه ضد اجتماعی و ضد حیثت انسانی پناه می برند. آن ها چند سالی پس از آغاز کار حرفه ای در منجلاب فقر و اعتیاد و ناامنی و خشونت های بدنی و رفتاری وحشیانه گرفتار می آیند.
متکدیان بی تردید زاده فقر و بیکاری در جامعه ای هستند که می تواند به ثروت اندوزی کلان و هزینه های نا لازم دولتی فرصت بدهد اما نمی خواهد از طریق دولت خدمات حمایتی و رفاهی و تامین شغل برای همگان را که دستور موکد قانون اساسی است، ارائه کند. در برنامه های رسانه ها به عوض پرداختن به ریشه های این درد و درمان جویی و جمع آوری نظرهای مستقل و آزاد کارشناسان و فعالان اجتماعی خبره و بی طرف مدام تبلیغ می کنند که متکدیان همه اشان فریبکارند و هر کدامشان را از اعضای باندهای منحرفی می دانند که از بیخ و بن برای خجالت زده کردن جامعه و بردن آبروی نظام به میدان ها فرستاده شده اند.
همه این کارها و ظاهر سازی ها فقط برای آن نیست که دولت از مسئولیت خود و بی کفایتی در تامین سلامت امنیت اجتماعی بگریزد، این کارها همچنین برای آن است که فرصت فراهم آید تا ثروت اندوزان در زیر سایه وجدان به خواب فرو برده شده جامعه به کار خود در خارج کردن ارزش های آفریده شده مردم، به ویژه کارگران و خرده پاها و کم بضاعت ها، از دستشان ادامه دهند و حاصل را به خارج بفرستند و از نظرها پنهان بمانند. دستگیری گاه به گاه و عملیات نمایشی در مورد چند تنی از مفسدان که باید قربانی شوند تا اعتراض ها مفری نیابد، چیزی از واقعیت بی عدالتی و فساد که زاینده فقر و تن فروشی و اعتیاد است نمی کاهد. راستی چه کسانی ریاکارند؟ متکدیان و تن فروشان و قربانیان مواد مخدر و یا مسئولان این مصائب اجتماعی که برای پوشاندن اثر کار خود به جهل نوین دامن می زنند؟ چه کسانی ریاکارند، له شدگان و نفرین شدگان و داغ نکبت خوردگان یا صاحبان نیرنگ باز زر و زور و تزویر که با بخشی از منابع در اختیار آنها و با تغییر در ساخت قدرت آن ها می توان مبارزه واقعی و ریشه ای و ثمربخش را به انجام رسانید؟
بدترین و وهن آورترین اقدام و تصمیم سیاسی دولت در مقابل مصائبی که باید پاسخگوی آن باشد، کار اخیر آن در پاکسازی خیابان ها به هنگام حضور روسا و نمایندگان در اجلاس غیر متعهد هاست. دولت تصمیم گرفته است کودکان خیابانی، زنان تن فروش، متکدیان و معتادان قابل تشخیص و خلاصه خیابان نشین ها را جمع آوری کند. این کار اگر برای بیمه کردن چهره میهمانان دربرابر تکدر ناشی از مشاهده این آسیب هاست هم بی ثمر است هم ریاکارانه زیرا شمار زیادی از آن ها در سرزمین خود با این مصیبت ها روبه رویند و تقریبا همه هم می دانند واقعیت در جامعه میزبان چیست. این کار اگر برای نشان دادن چهره ای خوش از جامعه ایرانی است، بی ثمر است و نیرنگ بازانه زیرا خبر این اقدام پیشاپیش در همه جا طنین انداخته است. این کار اگر برای حفظ امنیت خانم ها و آقایان میهمان است، کاری بیهوده است و ظاهر سازانه زیرا قربانیان فقر و نکبت هرگز در میان تروریست ها و برهم زنندگان نظم جای نداشته اند، برعکس این عاملان بدبختی آنانند که مدام به سرکوب دیگران و وحشت آفرینی مشغولند.
ما روزنامه نگاران، فعالان حقوق بشر و فعالان اجتماعی و کارگری که هر یک به دلیل احساس مسئولیت و اقدام مشروع و قانونی و به حق در برابر ستم ها و محرومیت هایی که حیات اجتماعی ما را تهدید می کند به بند ۳۵۰ سیاسی زندان اوین آورده شده ایم، ما که خود را بیش از هر چیز آزادیخواه می دانیم و به حضور و رشد آسیب دیدگان اجتماعی در جامعه خود اعتراض داریم. فقر و محرومیت، دشمن آزادی فردی و اجتماعی بوده است. مسئولانی که به وظایف خود عمل نکرده اند پا به پای ستمگران و متجاوزان و بهره کشان عامل حذف اصلی ترین موهبت های بشری یعنی آزادی و کرامت انسانی بوده اند افزایش شمار متکدیان، کودکان خیابانی، معتادان و تن فروشان تیرهای تازه ای به قلب ما که در سینه در آرزوی بهروزی همگانی می طپد خنجر می زند. ما زندانیان سیاسی آماده ایم از همین جا تشکلی گسترده و مردم پایه را با حضور فعال و نافذ آسیب دیدگان و آسیب پذیران اجتماعی در چارچوب ضوابط پذیرفته شده برای یاری های انسانی و ریشه ای بنا کنیم.
ما می توانیم با بکارگیری توان و افزایش آگاهی ها برای ستیز علیه جهل و فقر ومحرومیت و یاری رسانی به قربانیان بلایای اجتماعی اقدام کنیم. انگیزه های اصلی ما نگرانی برای هستی جامعه مان است. ما با تمام وجود خواهان نجات قربانیان جامعه هستیم و کسانی را که آن ها را مزاحم و مخل خوشی و قدرت ورزی خود می دانند محکوم می کنیم.
ما این آخرین اقدام دولت برای خیابان آرایی ظاهر سازانه را زشت و خشن و ریاکارانه تشخیص می دهیم. این بزک کردن خیابان، آن هم به قیمت فشار بیشتر بر قربانیان فقر و جهل و خودکامگی و نامعلوم بودن سرنوشت بعدی آنان پس از پایان اجلاس و میهمانی ، دل همه ما را به درد آورده است.
این گونه پاکسازی هیچ کمکی به آسیب دیدگان جامعه ما نمی کند بلکه نگران کننده و تشدید کننده فلاکت است.
این دارندگان داغ اجتماعی بزه و آسیب بر پیشانی، هم نوع، هم میهن و فرزندان و خویشان ما هستند. ما سخت نگران کودکان و نوجوانان فلاکت زده ایم. واقعا اجلاس غیر متعهدها به چه چیز تعهدی ندارد؟ به تلخکامی و سرنوشت تیره بشر؟
امضا کنندگان:
عبدالفتاح سلطانی، فریبرز ریس دانا، سیامک قادری، محمد داوری، محمد سیف زاده، رضا شهابی، رضا انصاری راد، فریدون صیدی راد، سعید متین پور، مصطف نیلی، مهدی خدایی، سعید جلالی فر
بند ۳۵۰ زندان اوین

دستگیری و بی‌خبری از وضعیت حسین یزدی


خبرگزاری هرانا - به گزارش منابع خبری، حسین یزدی فعال سیاسی صبح چهارشنبه در اصفهان بازداشت شد.
بنا به گزارش جرس، ماموران اطلاعات اصفهان صبح چهارشنبه با در دست داشتن حکم بازداشت و با مراجعه یه منزل این فعال سیاسی ضمن تفتیش منزل اقدام به بازداشت وی نمودند.
از اتهام یا اتهامات وارده به حسین یزدی و محل نگهداری و وضعیت وی اطلاعی در دست نیست.

۱۳۹۱ شهریور ۸, چهارشنبه


آخرين اسامی بازداشت شدگان مدنی در کمپ امدادی به آوارگان زلزله آذربايجان


سحام نيوز: خبرهای دريافتی سحام حاکی از بازداشت تنی چند از اين فعالان در انبار کالاهای تهيه شده برای زلزله زدگان در شهر هريس است. 
بنا بر اخبار رسيده از مناطق زلزله زده آذربايجان، نيروهای امنيتی ساعاتی پيش با حمله به کمپ های کمک رسانی مردمي، اقدام به تهديد به بازداشت برخی نيروهای امدادگر داوطلب کرده اند که از شهرهای مختلف به قصد امداد و ياری آسيب ديدگان، به اين منطقه آمده اند.
به گزارش سحام، آخرين اسامی بازداشت شده ها تاکنون، به قرار زير است:
نويد خانجاني، واحد خلوصي، شايان وحدتي، شيما قوشه، ميثاق افشار، حسن رونقی ملکي، وحيد روحاني، مازيار اسماعيل پور، مرتضی اسماعيل‌پور، حميد رضا مسيبيان، علی محمدي، محسن صائمي، مسعود وفابخش، هومن طاهري، دانيال حسيني، نفيسه شهيد فر، بهرام شجاعي، محمد ارجمندی راد، اسماعيل سلمانپور، باغبان باشي، نرگس خيراللهي، مهدی صالحي، بهروز علوي، ميلاد پناهي‌پور، سپهرداد صاحبان، اسماعيل رفعتي، امير رونقي، زهرا فياض، جعفر غلامي، کيانا کريمپور، فرناز احمد‌زاده، آرتميس ورزنده، مهرناز احمدزاده، امين رونقي، ريحانه حسامي، احمد رونقی ملکی (پدر حسين رونقی ملکی)، علی تقديري، اميرکلهر، سپهرداد صاحبان و صادق رضايی گيگلو.
خبرهای رسيده به سحام، حکايت از اعتصاب غذای برخی از دستگيرشدگان دارد. بنا به اين گزارش ميلاد پناهی پور، نويد خانجاني، واحد خلوصي، ميثاق افشار، هومن طاهري، سپهرداد صاحبان و حسين رونقی ملکی در اعتراض به اين بازداشت غيرقانوني، دست به اعتصاب غدا زده اند.
برخی منابع خبر از بازداشت و آزادی احمد رونقی ملکي، پدر حسين رونقي؛ در همان ابتدا، داده اند.

فراخوان الله اکبر؛ همزمان با برگزاری اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد در تهران


فراخوان الله اکبر؛ همزمان با برگزاری اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد در تهران

سحام نیوز: همزمان با برگزاری اجلاس سران کشورهای عضو جنبش غیرمتعهدها، جوانان اصلاح طلب از مردم خواسته اند که چهارشنبه و پنچشنبه در ساعت ساعت ۱۰ شب با فریاد الله اکبر خود، اعتراضشان را به شرایط میرحسین موسوی و مهدی کروبی ابراز کنند.
در این اطلاعیه آمده است: حال که راه هرگونه اعتراض برای ما بسته و فضای شهر امنیتی شده و همچنین اجازه تجمع قانونی در اعتراض به وضعیت جسمی مهندس موسوی داده نمی شود فریادهای شبانه ما نشانگر اعتراضمان به وضع موجود خواهد بود.
به گزارش ندای سبز آزادی، جوانان اصلاح طلب در بخش دیگری از بیانیه خود آورده اند که ما جوانان اصلاح طلب این فرصت را مغتنم شمرده و از شما مردم عزیز دعوت می کنیم شبهای چهارشنبه و پنجشنبه همزمان با حضور برخی از سران کشورها با حضور در بامهای تهران در ساعت ۱۰ شب یادآور روزهای اولیه تولد این اعتراض و جنبش مقدس باشید.
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
جا دارد از یکایک شهروندانی که برای رساندن این پیام سبز هر کدام ستادی بودند و تمامی ستادهای مردمی و رسمی که در انتخابات فعالیت میکردند سپاسگذاری کنیم و تاکید نمایم که تا رسیدن به نتیجه‌ای که کشور ما لایق آن است همچنان به حضور و تلاش آنان نیاز است.
مهندس میرحسین موسوی
مردم شریف ایران، جوانان سبز و اصلاح طلب
در شرایطی که فریاد اعتراض ارام و قانونی شما با شدیدترین و تندترین واکنش‌های ممکن مواجه شد، فرزندان انقلاب و ایران به زندان محکوم و دو تن از رهبران جنبش دچار حبس خانگی شده اند در هفته جاری سران کشورهای عضو عدم تعهد میهمان کشورمان هستند، ما جوانان اصلاح طلب این فرصت را مغتنم شمرده و از شما مردم عزیز دعوت می کنیم شبهای چهارشنبه و پنجشنبه همزمان با حضور برخی از سران کشورها با حضور در بامهای تهران در ساعت ۱۰ شب یادآور روزهای اولیه تولد این اعتراض و جنبش مقدس باشید.
حال که راه هرگونه اعتراض برای ما بسته و فضای شهر امنیتی شده و همچنین اجازه تجمع قانونی در اعتراض به وضعیت جسمی مهندس موسوی داده نمی شود فریادهای شبانه ما نشانگر اعتراضمان به وضع موجود خواهد بود.
جوانان اصلاح طلب ایران

سعید شیرزاد فعال حقوق کودکان تفهیم اتهام شد


خبرگزاری هرانا - سعید شیرزاد فعال حقوق کودکان که روز دوشنبه ۳۰ مرداد ماه در مناطق زلزله زده بازداشت شده بود، به اتهام تبلیغ و فعالیت علیه نظام از طریق فعالیتهای فیسبوکی و داشتن گرایشات مارکسیستی تفهیم اتهام شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سعید شیرزاد فعال حقوق کودکان که در روز ۳۰ مرداد ماه به جرم نداشتن جواز برای ورود به مناطق زلزله زده بازداشت شده بود به اتهام تبلیغ و فعالیت علیه نظام از طریق فعالیتهای فیسبوکی و همچنین داشتن گرایشات مارکسیستی تفهیم اتهام شد.
این فعال حقوق کودکان که یک روز پیش از بازداشت در عملیات امداد رسانی از ناحیه پا مجروح شده و عصب پایش بشدت آسیب دیده بود تا کنون از اقدامات در مانی محروم بوده است.
گفتنی است، برای سعید شیرزاد در شعبه ۱ دادسرای انقلاب اهر به ریاست بازپرس فاضلی‌نیا قرار کفالت ۱۰ میلیون تومانی صادر شده است.
این فعال حقوق کودک روز گذشته به بند امنیتی (اطلاعات) زندان مرکزی تبریز منتقل و مورد بازجویی قرار گرفته است.
سعید شیرزاد در تماس با گزارشگر هرانا گفت: صدای دیگر بازداشت شدگان را در بند امنیتی زندان مرکزی تبریز شنیده است که در سلولهای انفرادی ۱ متر در ۲ متر در شرایط بدی بسر می‌برند.
گفتنی است، اتهام جدید سایر دستگیر شدگان مناطق زلزه زده که در تاریخ ۱ شهریور ماه بازداشت شدند نیز تمرد از دستور اعلام شده است.

اعتراض ۱۵۰ فعال سیاسی – اجتماعی به صدور احکام جدید اعدام


خبرگزاری هرانا - با توجه به تایید احکام صادرهٔ احکام برای حدود ۱۰ شهروند ایرانی به اتهام‌های سیاسی، جمعی از فعالان سیاسی – اجتماعی طی نامه‌ای به صدور این احکام اعتراض کردند.
در این نامه، به حقوق شهروندی زندانیان از هر گروه، دسته و جناحی تاکید شده است و همچنین برگزاری دادگاه با حضور وکیل مدافع و هیات منصفهٔ مردمی را حق هر زندانی در یک سیستم قضایی شفاف دانسته‌اند.
موج جدید صدور احکام به نحوی است که در طی جمع آوری امضا برای این زندانیان اخباری مبنی بر قطعی شدن حکم اعدام دو زندانی دیگر نیز منتشر شده است.
امضا کنندگان نامه از طیف‌های سیاسی گوناگون با امضا این نامه تلاش نموده‌اند که حداقل صدای اعتراضی باشند نسبت به روند‌های جاری در قوهٔ قضاییه ایران که این روز‌ها تلاش می‌کند، زندانیان را در زیر شکنجه و فشار و در دادگاه‌هایی غیر علنی به اتهام‌های واهی محکوم سازد و با دستاویز قرار دادن وابستگی به احزاب و جریانات به ضعم خود معاند، راه را برای اعتراض به این احکام محدود کند. امضا کنندگان این نامه تلاش کرده‌اند که با این فضا به جد مقابله کنند و از حقوق شهروندی تمام زندانیان دفاع کنند.
متن کامل نامه و امضا کنندگان به شرح زیر است:
قوهٔ قضاییه با وجود کارنامه غیرشفاف و ناعادلانهٔ خود در دادرسی‌ها و صدور احکام تلاش می‌کند با صدور قرارهایی نامشخص و منسوب کردن مخالفان و منتقدان نظام به سازمان‌های به زعم آنان معاند، راه را برای دفاع از حق شهروندی آنان مسدود کند.
دفاع از آزادی بیان و مبارزه برای احقاق حقوق شهروندی برآمده از نگاهی انسان محور، وظیفهٔ هر وجدان آزادی خواهی است، در کوشش‌های حقوق بشری، جایگاه‌های سیاسی و وابستگی‌های حزبی انسان‌ها مطرح نیست و مبارزه با اعدام نیز در این مسیر تبصره ندارد. صدور احکام اعدام برای زندانیان سیاسی در دادگاه‌هایی که به شکل غیرعلنی در محاکم غیرصالح و بدون حضور هیات منصفهٔ نماینده افکار عمومی و وکلای متهم تشکیل می‌شود نه تنها ناعادلانه و مغایر حقوق بشر که مخالف تصریحات قانون اساسی جمهوری اسلامی است؛ رفتاری که موجب فاجعهٔ انسانی می‌شود.
احکام اعدام برای برخی مته‌مان سیاسی متاسفانه به دایرهٔ اجرای احکام ارسال شده و تهدید جانی جدی متوجه ۶ زندانی سیاسی است. از سوی دیگر همین روند غیرقانونی و ناعادلانه قضایی در مورد دادگاه فعالان سایبری وجود دارد که صدور حکم منصفانه برای هر سطح از اتهام را با پرسش‌های جدی مواجه می‌کند.
امضا کنندگان این نامه صدور احکام ضدانسانی و غیرمنصفانه اعدام را به‌ شدت محکوم کرده و آن را در شرایط ناعادلانه قضایی، ظلم مضاعفی از سوی دستگاهی می‌دانند که باید مجری عدالت باشد و در کمال تأسف، خود تبدیل به بزرگ‌ترین مرجع ناعدالتی شده است.
ما، امضا کنندگان این نامه ارسال احکام اعدام سعید ملک‌پور، محسن دانشپور مقدم، غلامرضا خسروى سوادجانى، عبدالرضا قنبرى و احمد دانشپور مقدم، علی زاهد، و حمید قاسمی را محکوم کرده و خواستار توقف این احکام و رسیدگی منصفانه به اتهامات افراد مزبور در دادگاه صالحه با حضور وکیل مدافع و در روندی شفاف هستیم.
امیر رشیدی، فاریا بارلاس، مرتضی کاظمیان، احسان منصوری، حسن طالبی، علی کلائی، احمد باطبی، علی افشاری، سلمان سیما، امیر معماریان، علی طباطبایی، على عبدى، مهرداد عمادی، سیامک آقایی، ابراهیم الهیاری، بهروز جاوید تهرانی، بهداد بردبار، مهدی عربشاهی، محسن فرشیدی، مهدی اقدم، امیرحسین ضیایی، محمد حسینی، بالی صداقت، زینب پیغمبرزاده، شهاب الدین شیخی، کاوه شیرزاد، سپیده پورآقایی، جعفر قدیم خانی، روح الله زم، راضیه (پری) نشاط، ویدا بالیخانی، سید اکبر روحانی، پویا هاشمی، پیام اولادی عظیمی، حامد ابراهیمی‌نژاد، اشکان یزدچی، علی عجمی، وحید حبیب پناه، احسان ریاحی، دانیال اوجی، پیام اولادی عظیمی، نیما گنجفر، امید‌پور محمد علی، مسعود علیزاده، امیر خندان، فرشاد توماج، نگین بانک، آزاده بیابانی، مزدک میردامادیان، رضا محمدی، امیر حسین بالاعلی،‌‌ رها عدالتخواه، فریبا راد، علی رضایی، بابک بردبار، سید رضا حسینی، فرشیده تهرانی‌، سعید متین، بهزاد پرنیان، نیکی شیخ، محسن نامی، شیوا نوجو، علیرضا غلامحسینی، هادی ایزدخواه، علی پوردرویش، سیدحنیف سجادی، میثم رودکی، شهیار محتمش، طوراب محرابی، حسن صمدی مقدم، امیر حسین سراجی، مصطفی رحمانی، پیام اولادی عظیمی، على عضدى، آبتین غفاری، سید رضا حسینی، رضا جعفریان، مصطفی عزیزی، سیروس زارع‌زاده اردشیر، سیامک زند، نسیم دریاب، مزدک عبدی‌پور، پویا غلامرضایی، بهروز ترکی، اردشیر زارع‌زاده (حسن)، احمد آزاد، نسیم سرابندی، مریم شفیع‌پور، سید مصطفی علوی، امیر صفاریان، آریا خسروی، کاوه آهنگری، مهناز پراکند، اعظم بهرامی، فتاح سبحانی، رویا رضایی، مریم افشاری، مازیار مکفی، مریم شانسی، ابراهیم مهتری، اعظم بهرامی، فهیمه ملتی، مصطفی خسروی، مجید تمجیدی، مهدی نوذر، آزیتا رزازی، آرش ترابی، نوری شهری، ایمان آذریان بروجنی، امیر صحتی، سیاوش بهمن، بهنام صارمی، آرش اعلم، شهرام خرم، یاسر معصومی، حماد شیبانى، سجاد شاهمرادی، عماد، هاشمی، سعیده سهرابی، اردلان مقدم، مریم حسین خواه،، کورش صحتی، حامد ابراهیمی، فرشید آذرنیوش، م‌ها مهشاد، مهین زضا‌پور، آزاده اسدی، سعید پورحیدر، فیروزه رمضان‌زاده، سارا شمس، نرگس غفاری، ابوالفضل (پویا) جهاندار، وحید شمیرانی، ابراهیم ملک، رامین خرسندی، رضا مبین، حمید حسنی، لیدا حسینی‌نژاد، امید ابراهیمی، حسین سبحان اللهی، اردوان اصحابی، کیانوش سنجری، سید ضیا خلیلی نیا، محمد اولیایی فرد،، آیدا قجر، بهنام موسیوند، عمار ملکی، رضا آزادبخش، بشیر احسانی، بهمن پارسی، محمد اولیایی فرد، سیاوش، عبقری، سالار خسروی، حنیف مزروعی، فرشید فاریابی، بهداد بردبار، محمد حسینی، نیما راشدان، پویا هاشمی، آبتین غفاری، هومن عسگری، احسان مقدسی، صدرا سمنانی رهبر، صادق شجاعی، احمد جلالی فرهانی، شروین فکری، امید کشتکار، مهدی یارمحمدی، فریدون نقیبی، پیمان عارف، سمیرا جمشیدی، کامیار بهرنگ
منبع: ندای سبز آزادی

یک زندانی سیاسی پس از ۲۰ سال حبس دست به اعتصاب غذا زد و لبهای خود را دوخت


خبرگزاری هرانا – محمد نظری زندانی سیاسی که بیش از ۲۰ سال است به اتهام ارتباط با حزب دمکرات کردستان در زندان رجایی شهر کرج بسر می‌برد در اعتراض به وضعیت پرونده خود دست به اعتصاب غذا زده و لبهای خود را دوخت.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محمد نظری زندانی سیاسی زندان رجایی شهر کرج که به اتهام ارتباط با حزب دمکرات کردستان به حبس ابد محکوم شده و تا کنون ۲۰ سال از حبس خود را پشت سر گذاشته است در اعتراض به عدم رسیدگی مسئولین قوه قضاییه در مورد آزادیش از امروز صبح دست به اعتصاب غذا زده و لبهای خود را دوخت.
گفتنی است، محمد نظری بعد از ۵ سال پیگیری خانواده خود در دادسرا و قوه قضاییه در اعتراض به بی‌توجهی قوه قضایی به مسئله آزادیش دست به اعتصاب غذا زده است.
یکی از نزدیکان محمد نظری به گزارشگر هرانا گفت: وی در زمان دستگیری بیست و دو سال بیشتر نداشت و هیچگونه اقدام مسلحانه‌ای نیز انجام نداده بود. کار او تنها فعالیت تبلیغی بوده است و نباید تمام عمر خود را در زندان سپری کند. ما ۵ سال است که پیگیر آزادی وی هستیم ولی مسئولین قوه قضاییه پاسخی به ما نمی‌دهند.

حسن آشتیانی، زندانی سیاسی به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد


خبرگزاری هرانا – حسن آشتیانی زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، حسن آشتیانی هفته گذشته از سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران به اتهام محاربه به ۱۵ سال حبس تعزیری محکوم شد.
قاضی مقیسه با عزل وکیل قانونی وی و جایگزینی وکیل تسخیری نامبرده را مورد محاکمه قرار داده است، این زندانی پس از صدور حکم نسبت به این موضوع و هم چنین عدم اطلاع از دادنامه و موارد اتهامی و شواهد و مستندات پرونده اعتراض کرده است.
این در حالی است که قاضی دادگاه در مورد عدم حضور مدعی العموم با فحاشی و توهین و ناسزا، تنها پس از ۱۱ دقیقه وی را به اتهام محاربه به ۱۵ سال زندان محکوم کرده است.
دادگاه انقلاب آقای آشتیانی را به دلیل فروش منزل خواهر خود و ارسال وجه آن برای ایشان، متهم به کمک نقدی برای سازمان مجاهدین خلق کرده است.
اتهامی که در تمامی مراحل دادرسی از سوی ایشان رد شده و بار‌ها تاکید کردند که از عضویت خواهر خود در سازمان و همکاری وی هیچ گونه اطلاعی نداشته است.

۱۳۹۱ شهریور ۷, سه‌شنبه

مریم صالحی در بازداشت بسر می‌برد


خبرگزاری هرانا - مریم صالحی از فعالان حقوق زن و عضو گروه حامیان حقوق بشر در ایران، در روز چهارشنبه ۲۵ / ۰۵ / ۹۱ توسط ماموران امنیتی دستگیر شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مریم صالحی، ۲۵ ساله، دانشجوی تهران وساکن اراک از اعضای فعال گروه حامیان حقوق بشر در ایران و از اعضای چندین کمپین حقوق بشری از جمله کمپین یک میلیون امضاء بوده، که سحرگاه روز چهارشنبه ۲۵ مرداد ماه ۹۱ در خانه پدری ایشان در اراک توسظ ماموران لباس شخصی دستگیر شده است.
خانم صدیقه ماهوری مادر وی می‌گوید که نه تنها ماموران حکم بازداشت و یا هیچگونه کارت شناسایی جهت بازداشت از خود ارایه نکرده، بلکه با رفتاری بسیار تهدید وتحقیر آمیز با خانواده وی برخورد کرده و برخی ازاموال شخصی این خانواده را با خود برده‌اند.
از زمان دستگیری تا زمان تهیه این گزارش، علی رغم تلاشهای فراوان خانواده و دوستان مریم، هیچ گونه اطلاعاتی از محل نگه داری وی بدست نیامده است.
خانوادهٔ مریم بسیار نگران سلامتی و چگونگی وضعیت وی می‌باشند و آن‌ها از مجامع و سازمانهای حقوق بشری تقاضای مساعدت و پیگیری نموده‌اند.